ضعیف (لفظ)ضعیف، از اصطلاحات بکار رفته در علم حدیث بوده و از الفاظ راوی میباشد. ۱ - توضیح اصطلاحیکی از الفاظ ذمّ لفظ "ضعیف" است که گاهی صفت حدیث واقع میشود و گاهی صفت راوی، و در صورت اول قدما ضعیف را صفت متن حدیث قرار میدهند ولی متاخرین آن را صفت سند حدیث میدانند. ۲ - اطلاقات ضعیفبا این فرض اصطلاح "ضعیف" اطلاقات متعددی دارد که ذیلاً به آنها اشاره میشود: ۱- حدیثی است که شرایط حدیث صحیح، حسن، قوی، و موثق را نداشته باشد؛ ۲- حدیثی است که صفات قبول در آن نباشد؛ ۳- حدیثی است، اعم از این که صفت راوی آن معلوم و حالش مجهول باشد و یا ذات و حالش مجهول باشد؛ ۴- همان قوی بالمعنی الاخص است - رجوع شود به حدیث قوی -؛ ۵- همان حدیث موثق است - رجوع شود به حدیث موثق -؛ ۶- در کلام فقها حدیثی است که مشتمل بر جرح خاص و مجروح خاص است؛ ۷- حدیثی است که مشتمل بر جرح، تعلیل، تعلیق، انقطاع، اعضال، و ارسال است؛ ۳ - مفاد لفظ ضعیفآن گاه که "ضعیف" به عنوان لفظ ذم در کلام دانشمندان علوم حدیث به کار میرود در مفاد آن نظرات متفاوتی وجود دارد: ۱- از الفاظ جرح است؛ ۲- از مرتبه چهارم جرح است؛ ۳- بدون تردید دلالت بر ذم و قدح دارد؛ ۴- مفید سقوط روایت راوی موصوف به آن و ضعف آن میشود؛ ۵- اگر به صورت مطلق ذکر شود موجب قدح راوی است؛ ۶- جرح نیست و به عادل غیر ضابط نیز ضعیف اطلاق میشود، مراد این است که حدیث او قوت حدیث ثقه را ندارد؛ ۷- از این که "ضعیف" موجب قدح راوی شود محل تامل است؛ برای اینکه قدما ضعیف را به کسی که کم حافظه بوده و یا سوء ضبط داشته یا کسی که روایت را بدون اجازه و یا از ضعفا و مجاهیل نقل مینموده، اطلاق کردهاند و این امور موجب فسق نمیگردد. [۴]
علیاری تبریزی، علی بن عبدالله، بهجة الامال، ج۱، ص۱۹۷-۱۹۸.
[۵]
مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۱، ص۱۹۳.
[۸]
درایة الحدیث، ص۱۱۴.
[۱۱]
کلباسی، ابوالهدی، سماء المقال، ج۲، ص۸۸.
[۱۴]
بهبهانی، وحید، فوائد الحائریه، ص۳۷.
[۱۵]
مامقانی، عبدالله، مستدرکات مقباس الهدایه، ج۵، ص۱۳۹-۱۴۰.
[۱۶]
مامقانی، عبدالله، مستدرکات مقباس الهدایه، ج۶، ص۱۹۴.
[۲۰]
نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۷۷۳.
۴ - پانویس۵ - منبعپایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «ضعیف»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۰/۵. ردههای این صفحه : اصطلاحات حدیثی
|